![]() |
پروفایل نویسنده مشاهده قالب های وبلاگ انجمن تفریحی سرگرمی طراح قالب : آی تم |
دنیای ما اندازه ی هم نیست...
من عاشق بارون و سیگارم
من روز ها تا ظهر می خوابم
من هر شبو تا صبح بیدارم
من خیلی وقتا ساکت و سردم
وقتی میرم تو خودم...
پاییز سال بعد بر می گردم...
دنیای ما اندازه ی هم نیست...
می بوسمت اما نمی مونم...
تو دائم از آینده می پرسی...
من حال فردامم نمی دونم...
تو فکر یه آغوش محکم باش...
آغوش این دیوونه محکم نیست...
صد بار گفتم باز یادت رفت..
دنیای ما اندازه ی هم نیستـــــــــــــــ...
امــروز یاבمــ افتــاב ..دفتــر خاطراتـــے ڪـﮧ
خیلـــے وقت است
چیزــے בر آטּ ننوشتـﮧ ام
بــا خوבم میگویم:
" فڪرش را بڪـטּ یڪــ روزمیمیرــے او میمانـــב و ایـטּ בفتــر "
בلمــ میســوزב براے تــو...
ڪــﮧ میشڪنــے روزــے ڪـﮧ مـטּ نیستم
تــو ایـטּ دفتــر را میخوانــے
خــرב میشوے وقتــے میفهمــے
چقــבر בوستت داشتم ... !
چند شب پیش با دوستم رفته بودم رستوران
روبروی میز ما یه دخترو پسر نشسته بودن
که دختره پشتش به میز ما بود
معلوم بود با هم دوست هستند
اتفاقی چشمم به چشم پسره افتاد
قشنگ معلوم بود دختره عاشق پسره ست
پسره شروع کرد به آمار دادن
سرمو انداختم پایین
دفعه ی بعد که نگاش کردم با نگاه بازی کردیم
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به پسره علامت دادم
با نگاش قبول کرد
بلند شدن که برن
دختره جلوتر رفت
پسره به میز ما که رسید دستشو دراز کرد و کاغذ رو گرفت
براش نوشته بودم
خیلیـــــــــــــــــ ـــ ــ پستیـــــــــــــــــــ ــــ ـــ
رفتـــــــه ایـــــــــ...؟
به درکــــــــ...!
هنوز هم بهترینــــــــــ ها وجود دارند...
دنبال کسیـــــــــ خواهم رفتــــــــ که
مـــــــرابه خاطر خودم بخواهــــد
نه زاپاسیـــــــــ برای بازیــــــچه بودنــــــ...
امشب بغض تنهايي من دوباره مي شکند ...
چشمانم بس که باريده ديگر حتي تحمل نور مهتاب را ندارد ...
آخ که چقدر تنهايم ...
دل بيچاره ام بس که سنگ صبورم بوده خرد شده
و انگشتانم بس که برايت نوشته
خسته شده است ...
رو به روي آينه نشسته ام آيا اين منم ؟
شکسته ....
پير ...
تنها....
تو با من چه کردي ؟
شايد اين آخرين زمزمه هاي
دلتنگي ام باشد و ديگر هيچ نخواهم گفت ....
اما منتظرم ...
انتظار ديدن دوباره ي تو براي من زندگي دوباره اي است ...
پس برگرد ...
عاشقانه برگرد ...
برای همیشه برگرد...
با باورهایت بازی می شود...
سر به زیر باشی و معصوم تو را محکوم می کنند به دهاتی بودن...
مدرن باشی و امروزی محکوم می شوی به بی خانواده بودن...
اینجا دختر که باشی...
وقتی هیچ توجهی به پسر نکنی می گویند:بد شکست خورده است!!!
وقتی برای حرف پسر تره خرد می کنی و اهمیت قائل می شوی می گویند:
کارشهمین است!!!
اینجا دختر که باشی...
هوا تاریک نشده باید خانه باشی.....
پسر نیستی که نیمه شب هم بیایی بگویند:مرد شده...
دنبال یک لقمه نان حلال است!!!
اینجا دختر که باشی
بخواهی با دلیل و منطق حرف بزنی می گویند:بس است دیگر!
قدیم از دیوار صدا در می آمد...
از دختر نه!!!آخرالزمان شده...
پسر نیستی که بگویند دیگر می تواند گلیمش را از آب درآورد...
اینجا دخترکه باشی...
نهایت تفریحات سالم زندگی ات رفتن به سینماست با دوست قدیمی ات
پسر نیستی که آخر هفتهبا دوستان هوس شمال رفتن به سرت بزند...
اینجا دختر که باشی...
زود ازدواج کنی می گویند:هول بود...
می ترسید قحطی پسر شود!!!
دیر که ازدواج کنی می گویند:ترشیده بود!!!
پسر نیستی که زود ازدواج کنی بگویند:با خدا بود...
می خواست به گناه نیوفتد...
و دیر ازدواج کنی بگویند:فهمیده بود!!!
میخواست مرد شود بعد خانواده تشکیل دهد...
اینجا دختر که باشی...
با باورهایت بازی می شود...
باور کن...
تو زندگیت باید به بعضی ها بگی:
من چشم میذارم
تو برو گمــــــــــــ شو...
تا فهمید داغونم اتیش گرفت
هه به خودت نگیر
سیگــــــــار تو دستمو میگم!
معده خالی...
دود سیگار...
تلخی عرق...
فکر بیمار...
قلب شکسته...
و یک رواااااااااااانی خسته!
دختر باشی و سیگار هم بر لبانت باشد
هر آشغالی زیر سیگاری شهوتش را
بر خاکستر آبرویت بفرما خواهد زد!!!
یک پاکت سیگار
یک جام پر از شراب
این جا شروع ماجراست...
انتهایش را خدا هم نمی داند!
باور کن...
از خاکستر سیگارم بی ارزش تری
باور کن!
این روزها هیچ دری به رویم باز نیست...
جز درِپاکت سیگارم!!!
خاکستر سیگارم را
از پنجره ی اتاقم بیرون میریزم!
ای مردم...
دنیای شما زیر سیگاریه منه!!!
میخواستمت اما رفته بودی ،
آمدم ببینمت اما دیگر نبودی .
نه میتوانم دل ببندم با دلی شکسته ،
نه میتوانم بروم با این پاهای خسته . . .
چشمانم پر از نیاز ، قلبی پر از دلتنگی ،
زندگی مانده و یک عالمه خاطره
خاطره هایی که کاش همچو عشقمان میسوخت ،
اگر نیستی ،
اگر مرا تنها گذاشته ای و رفتی دیگر چه سود دارد
خاطره هایی که از تو در دلم جا مانده ؟
عذابم میدهد ، دلتنگم میکند ،
حالا که نیستی دیگر دلم لحظه شماری نمیکند
میخواستمت اما رفته بودی . . .
این هوایی که در آنم هوای مسمومیست ، مرا از پای در می آورد . . .
یک هوای پر از دلتنگی ،
نیست در آن کسی که آرامم کند، نیست کسی که مرا درک کند!
یخ زده آتش عشقمان ، کجاست آن قول و قرار های دیروزمان ،
کجاست آنهمه مهر و وفا ، چه صبری داده ای به من ای خدا !
به بیراهه میروم ، به دنبال سایه ی خودم میروم ، هر چه میروم به او نمیرسم!
سرگردان و بی قرارم ، نمیخواهم از یک عشق پوچ بمیرم!
وقتی شکسته ای بال مرا برای پرواز ،
وقتی دادی یک عالمه غم به این دل پر از نیاز
وقتی مرا در حسرت گذاشتی ،مرا در این طوفان پر از درد تنها گذاشتی
، چرا باید هنوز هم به تو فکر کنم ؟
تویی که گذشتی از من و احساسم ، دیگر نمیروم تا به تو برسم !
همینجا میمانم ، خاطره هایت را همینجا که مانده ام خاک میکنم ،
برای همیشه فراموشت میکنم ،
تو هم مثل همه ، همه آمدند شکستند رفتند !
مثل همه بیماری ، هیچ درکی از احساس نداری ،
قدر دل بی وفای خودت را هم نمیدانی !
پس همون بهتر که رفتی...
دروغ ﺑﮕــﻮ ؛ ﺗـﺎ ﺑـﺎﻭرت ﮐﻨﻨـــــﺪ ... !!!
ﺁب ﺯﯾﺮ ﮐـــــﺎه ﺑــــﺎش ؛ ﺗـﺎ ﺑﻬـــت ﺍﻋﺘﻤــــﺎﺩ ﮐﻨﻨـــــﺪ ...!!!
بی ﻏﯿــﺮت ﺑــــﺎﺵ ؛ ﺗـﺎ ﺁﺯﺍﺩی را ﺣس ﮐﻨﻨــــﺪ ...!!!
ﺧﯿــــﺎﻧت ﻫـــــﺎﯾﺸــــﺎن ﺭﺍ ﻧﺒﯿــــــن ؛ ﺗـــﺎ ﺁﺭﺍم ﺑــــﺎﺷﻨـــــﺪ ...!!!
ﮐﺬب ﺑـﮕـــﻮ ؛ ﺗـــﺎ ﻋـــﺎﺷﻘــت ﺷــﻮﻧــﺪ ...!!!
ﻫــــﺮﭼه ﻧــــﺪﺍﺭی ﺑﮕــــﻮ ﺩﺍﺭم ، ﻫـــﺮ چی ﺩﺍﺭی ﺑﮕـــﻮ ﺑﻬﺘــــﺮﯾﻨش ﺭﺍ ﺩﺍﺭم ...!!!
ﺍﮔــــﺮ ﺳــــﺎﺩه ﺍی ؛ ﺍﮔــــﺮ ﺭﺍﺳتﮔـــﻮیی ؛ ﺍﮔــﺮ ﺑـــﺎﻭﻓـــﺎیی... ﺍﮔــــﺮ ﺑـــﺎ ﻏﯿــــﺮتی ... ﺍﮔــــﺮ
ﯾکﺭﻧــﮕـــی ... ﻫﻤﯿﺸـه ﺗﻨﻬــــﺎیی ... !!!
Aytem.ir |